RSS
خانه شناسنامه پست الکترونیک مدیریت وبلاگ من درباره من لوگوی وبلاگ من اشتراک در خبرنامه
لینک دوستان من مهدیس اوقات شرعی مطالب بایگانی شده عشقولانه دوستت دارم عشق گریه ی عاشقانه تابستان 1385 وضعیت من در یاهو یــــاهـو |
زندگی
نویسنده: عارف طهماسبی(یکشنبه 85/5/22 ساعت 3:56 عصر) تو که قسم میخوردی عاشقونه.......تو که میگفتی میمیری واسم بی بهونه...... چی شود یه دفه رفتیو تنهام گذاشتی تو غربت...... چی شود رفتی و شدی بی معرفت......خیال کردی بری دلم میکیره .....آره میگیره....میشینه بی تو یه گوشه میمیره ....آره میمیره......اما این بار دیگه فایده نداره.......اونی که رفته تنهات میزاره ============================================================================================= با همه ی اینا زندگی رو سخت نگیریم دوست من زندگی فقط جمله های قشنگ نیست من و تو بایدجلوه ی اون جملات باشیم ودر نهایت: هیچوقت نمیگم کاش زندگی بهتر از این بود.بلکه میخوام خودم بهتر از این باشم ========================================================
=========================================================================================================
مجموعه
نویسنده: عارف طهماسبی(شنبه 85/5/21 ساعت 7:7 عصر) خداوندا غرورم را شکستند پل سبز عبورم را شکستند چه بی رحمانه در این پاییز و غربت دل سنگ صبورم را شکستند
===========================================
====================================
مهربان ترین آدم دنیا: مادر شیرین ترین لحظه زندگی: عیدی گرفتن یک بچه بهترین دوست نوجوانی: تنهایی بهترین هدیه ی جوانی: نگاه فتنه انگیزترین چیز توی زندگی: دروغ بهتریم هدیه دوران عاشقی: بوسه
========================
یک خواهش : اصلا عوض نشو....! یک ارزو : فراموشم نکن....! یک دروغ : دوستت ندارم....! یک حقیقت : دلم برات تنگ شده....! ویک رویا : تورو داشتن
====================================
زندگی یک بازیه ، بازی هم یک هنر ، هنر یک تجربست و تجربه هم پایان زندگیست ========================================
ازم پرسید من رو بیشتر دوست داری یا زندگی تو .؟ خوب من هم راستش رو گفتم :زندگیمو.. ازم نپرسید چرا ؟ گریه کرد و رفت .. اما ندونست که اون خودش زندگیمه
===========================================
در خواب ناز بودم دیدم شبی کسی در می زند در را گشودم روی او دیدم غم است در می زند ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا با آن همه بیگانگی به من سر میزند
لحظه ی دیدار
نویسنده: عارف طهماسبی(پنج شنبه 85/5/19 ساعت 6:1 عصر) لحظه ی دیدار نزدیک است باز من، دیوانه ام مستم باز می لرزد دلم، دستم باز گویی در جهان دیگری هستم های! نخراشی به عقلت گونه ام را تیغ آی! نپریشی صفای زلفکم را دست آبرویم را نریزی دل ای نخورده مست لحظه ی دیدار نزدیک است.
دوسم داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نویسنده: عارف طهماسبی(چهارشنبه 85/5/18 ساعت 12:55 عصر) دوستم داری ؟ 20بار دیدمت، 19 بار بهت خندیدم، 18 بار به من اخم کردی، 17 بار از دستم خسته شدی، ولی 16 بار دیگه سعی کردم، و 15 جمله ی عاشقونه رو به 14 بار به 13 زبون دنیا و 12 لهجه و 11 روز و روزی 10 بار به کمک 9 نفر به تو گفتم اما تو 8 بار قهر کردی، 7 بار صورتتو از من برگردوندی، و من 6 بار برات مردم، 5 بار قربونت رفتم، و 4 بار نازتو کشیدم، 3بار ناز کردی، و 2 بار جونم رو به لبم رسوندی، تا فقط 1 بار به من بگی: ( دوستم داری) پس بگو
هستی
نویسنده: عارف طهماسبی(چهارشنبه 85/5/18 ساعت 12:53 عصر) فقط تو هستی ... می دونی همه بهانه برای خوابیدنم تو هستی می دونی زود میخوابم تا زودتر تو خواب ببینمت و باهات حرف بزنم . اصلا می دونی چقدر باهات حرف می زنم
می دونستی تازه فهمیدم عشق چیه زندگی چیه . می دونستی با تو دوباره زنده شدم با خودم می گم پس تا حالا چی بودم باور کن وقتی با توام حتی تمام سلولهای بدنم از بودن با تو عشق می ورزند . می دونی لحظات با تو بودن چقدر دلنشینه مرغ عشقم دلخوشم به بودنت همین که هستی و با منی مرغ عشقم زندگی تیره تارش ماله من همه سرفرازی و عشق و امیدش ماله تو می دونی ستاره با همه زیباییهاش وقتی می ای کم می اره می دونستی تو بت و من بت پرست جوانه امید و آرزو ی من دوستت دارم و می پرستمت
بابا نظر بدین
مرگ
نویسنده: عارف طهماسبی(دوشنبه 85/5/16 ساعت 6:42 عصر) مرگ را دوست دارم به خاطر سکوتش گل را دوست دارم به خاطر زیبا ییش دریا را دوست دارم به خاطر بزرگیش کوه را دوست دارم به خاطر صبوریش باران را دوست دارم به خاطر آرامشش شبنم را دوست دارم به خاطر طراوتش و آخرتو را دوست دارم به خاطر مرگ وگل دریا وکوه و باران وشبنم بودنت .
خلوتم را نشکن
نویسنده: عارف طهماسبی(یکشنبه 85/5/15 ساعت 7:0 عصر)
تنهایی
نویسنده: عارف طهماسبی(یکشنبه 85/5/15 ساعت 7:0 عصر) همیشه نگاهت را دوست دارم فرارهای کودکانه اش را آن گاه که باران را میزبانی می کند
|